استفاده از تقویت مثبت در اوتیسم
پنجشنبه 7 دی 1402
تقویت مثبت در آنالیز رفتاری چیست؟
تقویت یکی از اصول مرکزی آنالیز رفتاری است. در واقع فرایندی است که یک رفتار در اثر عواقبی که بلافاصله پس از آن اتّفاق میافتد، تشدید میشود. در زندگی روزمره بهطور طبیعی رفتارهای ما در اثر عواقبشان تشدید میشوند، بدون آنکه ما از وجود آنها آگاهی داشته باشیم. به عنوان مثال وقتی یک فنجان قهوه برای خودمان میریزیم، بوی مطبوع آن به ما اطمینان میدهد که بار دیگر هم این کار را خواهیم کرد. یعنی بهطور طبیعی رفتار ریختن قهوه در اثر نتیجۀ بوی مطبوع آن تشدید خواهد شد؛ این یعنی تقویت یا Reinforcement. حال میتوان از اصول تقویت بهطور آگاهانه و با هدف برای تقویت رفتار خود یا دیگران استفاده کرد، بهطور مثال:
شما میخواهید رفتار مطالعه را در خود افزایش دهید، به خود اجازه میدهید بعد از یک ساعت مطالعه به دوست مورد علاقهتان تلفن بزنید.
شما آگاهانه با نهایت توجّه به فرزند نوجوان خود زمانی که برایتان درد دل میکند گوش میدهید تا این رفتار او را در آینده نیز تقویت کنید.
وقتی کودک خردسال شما در اتاق خودش میخوابد، صبح هنگام بیدار شدنش به در اتاقش برچسب مورد علاقهاش را میچسبانید تا رفتار او را تقویت کنید.
دو نوع تقویت وجود دارد: تقویت مثبت و تقویت منفی. برای تعریف تقویت مثبت چهار قسمت لازم است:
• مشروط بودن (Contingent)
• حضور (Presentation)
• بلافاصله اتّفاق افتادن (Immediately)
• افزایش دفعات وقوع (Increase)
حضور مشروط یک محرّک بلافاصله به دنبال یک پاسخ که احتمال وقوع یا میزان آن پاسخ را در آینده افزایش میدهد.
مشروط بودن: یعنی محرّک زمانی که رفتار اتّفاق میافتد، وجود دارد و زمانی که رفتار اتّفاق نمیافتد وجود ندارد. ما میتوانیم با هدف و آگاهانه از این نتیجه برای سازماندهی یک رفتار استفاده کنیم، به عنوان مثال وقتی فصل سوم کتاب علوم را یاد گرفتی، میتوانیم با هم به سینما برویم که این Contingency management نامیده میشود.
حضور: یعنی وجود یک محرّک که اضافه میشود. این محرّک میتواند در آغوش گرفتن باشد، یا یک شکلات. نکته این است که محرّک پس از یک رفتار اضافه شود. مثلاً رفتار مورد نظر شما یا رفتار هدف در درمان ده دقیقه نشستن روی صندلی کلاس برای یک کودک مبتلا به اوتیسم است. پس از اینکه او توانست به این رفتار دست یابد، او را در آغوش میگیرید، به نحوی که به او بفهمانید این عمل شما پاداشی به رفتار نشستن وی است.
بلافاصله اتّفاق افتادن: نتیجه یا محرّک یا پاداش باید بلافاصله پس از انجام رفتار باشد؛ تأخیر از تأثیر آن میکاهد.
افزایش در میزان یا دفعات وقوع رفتار: این محرّک احتمال انجام رفتار در آینده را افزایش میدهد.
مشوّقها یا محرّکها را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
مشوّقهای اولیه: مشوّقهایی هستند که نیاز به یادگیری ندارند و غیرشرطی هستند مانند غذا و آب.
مشوّقهای شرطی: این مشوّقها در منشأ ذاتی خود مشوّق محسوب نمیشوند، امّا هنگامی که با یک محرّک همراه میشوند، بهطور شرطی محرّک یا مشوّق میشوند؛ مثلاً یک موسیقی خاص میتواند برای فردی محرّک محسوب شود، چون دوست صمیمیاش آن را گوش میداده است. مثالهای دیگر مانند اسباببازی، شکلات و... .
تقویت یکی از اصول مرکزی آنالیز رفتاری است. در واقع فرایندی است که یک رفتار در اثر عواقبی که بلافاصله پس از آن اتّفاق میافتد، تشدید میشود. در زندگی روزمره بهطور طبیعی رفتارهای ما در اثر عواقبشان تشدید میشوند، بدون آنکه ما از وجود آنها آگاهی داشته باشیم.
تقسیمبندی دیگری هم برای محرّک یا مشوّق در نظر گرفتهاند:
اجتماعی: یعنی فرد دیگری مشوّق یا محرّک را فراهم میکند. به عنوان مثال کودکی که گریه و زاری میکند و پدرش به وی توجّه ویژه میکند؛ توجّه پدر به عنوان یک محرّک یا مشوّق نیاز به وجود پدر دارد؛ به عبارت دیگر پدر این مشوّق را فراهم میآورد.
اتوماتیک: یعنی نیازی به فرد دیگری که محرّک یا مشوّق را فراهم کند، نیست و تأثیر رفتار بر محیط، خود نوعی محرّک یا مشوّق است، مثل خوردن بستنی، طعم بستنی به خودی خود یک محرّک یا مشوّق است، سُر خوردن از سُرسُره و حسّ لذّت آن یک محرّک یا مشوّق است و نیازی نیست تا فرد دیگری آن را فراهم کند.
لازم است بدانیم یک محرّک یا مشوّق برای افراد مختلف میتواند متفاوت باشد. شاید برای ما پول نوعی مشوّق باشد، امّا برای کودکی که تحت رفتار درمانی است، سُر خوردن از سُرسُره یا پریدن از روی یک بلندی محرّک مورد نظر باشد؛ حتّی با زمان میتواند محرّک برای هر فردی تفاوت کند. بنابراین یک درمانگر باتجربه باید این را درک کند که شاید امروز شکلات مشوّق کودک باشد و دو روز بعد یا یک ماه بعد در آغوش گرفتن یا تشویق کلامی برای وی مؤثّر واقع شود.