نگاهی به دورۀ میانسالی و پیری
شنبه 22 مهر 1402
با توجّه به اهمّیت دورۀ پیری و در نظر گرفتن ویژگیهای این سن و ارزشی که در کلّیۀ جوامع بشری برای این گروه سنّی قائل هستند، اول اکتبر مصادف با 9 مهر ماه را به عنوان روز جهانی سالمند در نظر گرفتهاند. امروزه متخصّصان در رشتههای مختلف، پژوهشهایی در زمینههای میانسالی و سالمندی انجام دادهاند تا بدین وسیله بتوانند کمک مؤثّری در بهتر شدن شرایط انسانها در این دوران داشته باشند و بتوانند در جهت بهداشت روانی و جسمانی سالمندان مؤثّر باشند. با در نظر گرفتن اهمّیت این دوران و اینکه آیا راهکارهایی هست که بتوان سازگاری افراد را هنگام ورود به میانسالی و سالمندی بیشتر کرد، توضیحاتی با توجّه به ردهبندی سن ارائه میدهیم.
از 45 تا 65 سالگی افراد در مرحلۀ میانسالی قرار میگیرند و از 65 سالگی به بعد ورود به مرحلۀ پیری محسوب میشود. این دوره کمی متفاوتتر با دورههای قبلی زندگی انسان است. افراد پس از پشت سر گذاشتن سنّ جوانی -که در آن انرژی و شور و شعف جوانی وجود دارد- وارد مرحلۀ میانسالی خواهند شد. هر چقدر آدمی در دورۀ جوانی موفّقتر باشد و دستاوردهای بیشتری داشته باشد، راحتتر وارد مرحلۀ میانسالی میشود و با بحران میانسالی زودتر سازگار خواهد شد. زمانی که فرد در این مرحله نگاهی به گذشتۀ خود میاندازد و از عملکرد خویش رضایت دارد، همچنین در زمینۀ کاری و خانوادگی موفّق است، این مرحله را به عنوان یک دورۀ جدید از زندگی -که زیباییهای خاصّ خود را دارد - میپذیرد، مثل ازدواج فرزندان، موفّقیت تحصیلی فرزندان، بازنشستگی برای افرادی که شاغل بودهاند و کار و فعّالیت کمتر، همچنین تفریح، آزادی و راحتی بیشتر. در عوض هرچه فرد در این زمینههای شغلی، خانوادگی و فردی ضعیفتر عمل کرده باشد، دچار اضطراب، افسردگی و بحران بیشتری خواهد شد.
راهکارهایی برای سازگاری با دورۀ میانسالی و پیری
در این دوره به دلیل بزرگ شدن فرزندان (ازدواج و دانشگاه فرزندان) زن و شوهر معمولاً اوقات بیشتری را با یکدیگر سپری میکنند و میتوانند به برنامهریزی در زمینۀ ورزشی، رفتوآمد با همسنّوسالان (کسانی که شرایطی شبیه شرایط خودشان دارند) و حتّی فعّالیتهایی که تاکنون به دلیل مسائل کاری و فرزندان قادر به انجام آن نبودهاند، بپردازند.
ورزش در روانشناسی و روانپزشکی جزء درمانهای غیردارویی اضطراب و افسردگی است. معمولاً افراد در دورۀ میانسالی حداقل با یک دورۀ کوتاه اضطراب (فکر و خیال در مورد بالا رفتن سن، چین و چروکهای ظاهری، دوری فرزندان و...) مواجه میشوند، بنابراین متخصّصان توصیه میکنند برنامههای ورزشی حداقل هفتهای دو بار در نظر گرفته شود.
پذیرش دورۀ میانسالی و اینکه فرزندان مسئول آنها نیستند. در برخی خانوادهها بهخصوص خانوادههایی که زن و شوهر ارتباط خوبی با یکدیگر ندارند، مشاهده میشود که استقلال را از فرزندانشان میگیرند و فکر میکنند فرزندان باید برای آنان وقت بگذارند و با رفتار و گفتارشان به نوعی احساس گناه در فرزندان به وجود میآورند. چنین کاری اشتباه است، زیرا فرزندان ما باید به فعّالیتهای مربوط به سنّ خود بپردازند و استقلال پیدا کنند و به دنبال هدفها و برنامههای آیندۀ خودشان باشند، بنابراین لزومی ندارد که برای جبران خلأهای این دوره چنین رفتار کنیم و جلوی هویتیابی، پیشرفت و آزادی فرزندانمان را بگیریم.
در این دوره انرژی تا حدودی کمتر از دورۀ جوانی است و کاملاً طبیعی است که زودتر خسته شویم و محدودتر عمل کنیم که البته این افت عملکرد ناگهانی نخواهد بود، یعنی از 45 تا 65 سالگی بهتدریج از توان ما کاسته خواهد شد و این یکی دیگر از مسائلی است که ما به عنوان یک واقعیت زندگی باید بپذیریم و با آن سازگار شویم.
برنامههای غذایی مناسب در این سن؛ با توجّه به اینکه سوختوساز بدن با افزایش سن کاهش مییابد و سیستم ایمنی به مرور، هرچه به دورۀ پیری نزدیکتر شویم، ضعیفتر عمل میکند، توصیه میشود که بیشتر از قبل مراقب برنامههای غذایی خود در این سنین باشید.
باید توجّه داشت که معمولاً یک عامل باعث ایجاد ناراحتی، اضطراب و... در سنین میانسالی و پیری نخواهد بود، بنابراین اگر فرد تا زمانی که به این مرحله نرسیده، نمیتواند برنامۀ درستی برای زندگی خود داشته باشد و حداقل از صد درصد برنامهریزیها و هدفها به پنجاه تا شصت درصد آنها رسیده است، کمتر دچار بحران میانسالی خواهد شد؛ اگر چنین نباشد، نارضایتی بیشتری خواهد داشت که البته به این معنی نیست که نتواند در دورۀ میانسالی و پیری زندگی آرامی داشته باشد. در این دوره پیشنهاد میکنیم حتماً از وجود متخصّصان روانشناسی و روانپزشکی بهرهمند شوند.
از 45 تا 65 سالگی افراد در مرحلۀ میانسالی قرار میگیرند و از 65 سالگی به بعد ورود به مرحلۀ پیری محسوب میشود. این دوره کمی متفاوتتر با دورههای قبلی زندگی انسان است.
نکتۀ مهم
گاهی درد و رنجی که انسانها میکشند، ناشی از باورهای غلط و فیلتر ذهنی منفی آنان است، همچنین به دلیل نداشتن خودآگاهی نسبت به خود و انتظاراتی است که از خود یا دیگران دارند. بحث روح و روان بسیار پیچیده است و توصیه میشود در هر سنّی (نه فقط میانسالی یا پیری) اگر فرد احساس رنج و ناراحتی روحی دارد، حتماً برای درمان اقدام کند و از خوددرمانی خودداری شود.
سطح انتظارات انسان از خود و محیطش با احساس رضایت از زندگی او رابطۀ مستقیمی دارد. برای آرامش بیشتر اول باید خودمان را بشناسیم. قلب من و شما مسلّماً در سینۀ ما فعّالیت دارد، ولی اغلب هیچ اطّلاعی از نحوۀ کارکرد آن نداریم و در هنگام بروز مشکل قلبی مطمئناً خوددرمانی نخواهیم کرد. به همین ترتیب امکان دارد خودآگاهی ضعیفی نسبت به جنبۀ روانی خود داشته باشیم و مشکلاتی در این زمینه وجود داشته باشد که حتّی در شرایط نسبتاً خوب با احساس نارضایتی همراه ما باشد. در چنین شرایطی اولین قدم بررسی وضعیت روانی خودمان است. لازم است یادآوری شود که ریشۀ بسیاری از ناراحتیها و بیماریهای جسمانی (روحی و روانی)، بدبینی است مثل اضطراب، افسردگی، تفسیر منفی (فیلتر ذهنی منفی)، تعارضات حلنشده و... .
همانطور که انسان به جسم و ظاهر خود رسیدگی میکند، روح و روان نیز نیاز به رسیدگی دارد و باید در زندگی تعادل در جنبههای مختلف رعایت شود. بین جسم و روان ارتباط مستقیمی وجود دارد. هر زمان بین جسم و روان تعادل باشد، انسان احساس رضایت و خوشبختی خواهد کرد، در غیر این صورت دچار نارضایتی، ناکامی و... خواهد شد، بنابراین با در نظر گرفتن موارد فوق و رسیدگی بهموقع میتوانید با رضایتمندی بیشتری زندگی کنید و آرامش بیشتری را تجربه کنید.
با آرزوی زندگی آرام و شاد برای شما عزیزان
زندگی را زندگی کن