رفتار صحیح با نوجوان
پنجشنبه 21 اردیبهشت 1402
یکی از مشکلات نوجوانان ذهنیت منفی آنها در ارتباط با بزرگسالان است. نوجوانان تصور میکنند بزرگسالان همیشه با آنها سرِ جنگ دارند، بنابراین در برخورد با بزرگسالان اغلب در حالت تدافعی هستند و در ذهنشان یک داوری منفی وجود دارد که میگوید: «بیفایده است، آنها تو را درک نمیکنند، آنها حرفت را نمیپذیرند و در آخر هم از دستت ناراحت میشوند.» این پیشداوری منفی باعث میشود در ارتباط با بزرگسالان احساس حقارت کنند که این مسئله نیز خود دردسرهای بیشتری درست میکند.
اگر میخواهید به فرزندتان کمک کنید که از این پیشداوری منفی دست بردارد، هنگام صحبت با او از جملاتی مثل «درکت میکنم.» بیشتر استفاده کنید. مجبور نیستید که دربارۀ هرچیزی با آنها موافق باشید، اما میتوانید درکشان کنید. استفاده از این عبارت به نوجوانتان کمک میکند تا بین «درک کردن» و «موافق بودن» فرق بگذارد و به شما نیز کمک میکند تا به ایدهها، افکار و احساسات فرزندتان احترام بگذارید. این عبارتها مثل بوم رنگ عمل میکند؛ مطمئن باشید که بازخورد مثبتش به خودتان برمیگردد. اگر فرزندتان کاری مخالف میل شما انجام داد و برایتان سخت بود، به او بگویید که درکش میکنید، به او بفهمانید احساسی را که نسبت به آن عمل دارد درک میکنید.
سعی کنید در بیان عقیدۀ خود دربارۀ عملکرد فرزندتان کمی تأمّل کنید. اگر در ارتباط با او به مشکلی برخوردید، از خودتان بپرسید: «چطور میتوانم سؤالم را بپرسم که احساس نکند سرزنشش میکنم؟» شما نیز بهعنوان مادر و پدر باید متناسب با سبک تربیتیتان به همین شیوه عمل کنید.
والدینی در ترغیب فرزندانشان به مدرسه رفتن موفقاند که به آنها کمک میکنند از همۀ ظرفیتهای خود، مثل دوستیابی، یادگیری از همسنوسالها، بازی کردن، ابراز وجود کردن و... استفاده کنند. اگر فقط بر درس خواندن و بدتر از آن فقط بر نمره گرفتن تأکید کنید، بسیاری از فرصتها را از فرزندتان میگیرید و آنچه میماند تحمل یک نظم سخت در محیط مدرسه، رقابت بر سرِ هر نیم نمره، وحشت از شکست خوردن خود و پیروزی دیگران است. این روند باعث از دست رفتن همۀ آن تجربیاتی میشود که میتوانست برای دانشآموزان بسیار لذتبخش و مفید باشد.
براي موفقيت فرزندتان بهتر است:
در مدرسه: هيچوقت از يک بچه با گفتنِ «تو خيلي باهوشي!» يا «تو خيلي زود مطالب را ميگيری!» تعريف و تمجيد نکنيد. بهجاي آن، تلاش يا شيوۀ او را با گفتن اين جمله که «پيشنهاد هوشمندانهاي دادي!» يا «وجودت مايۀ افتخار من است!» تحسين کنيد.
در ورزش: بهجاي گفتنِ «تو ذاتاً ورزشکاري!» بگوييد «واقعاً خیلی خوب تمرین میکنی!» بهجاي پرسوجوي اينکه «آيا برنده شدي؟» بگویید «میدانم همۀ تلاشت را کردي.» استعداد ژنتيکي رشد پيدا ميکند، بهشرط اينکه طرز تفکر شما به سمت موفقيت برود و رشد يابد.
سرِ ميزِ شام: بهجاي اين سؤال هميشگي «امروزت را چگونه گذراندي؟» ـ که همه به طريقي از آن وحشت دارند ـ بپرسيد: «امروز چه چيزي ياد گرفتي؟» يا «چه اشتباهي مرتکب شدي و از آن چه چيزهايي آموختي؟» و مسائل و مشکلاتي را که با آنها درگير هستيد و با آنها دستوپنجه نرم ميکنيد را با شور و اشتياق توضيح دهيد.
یکی از مشکلات نوجوانان ذهنیت منفی آنها در ارتباط با بزرگسالان است. نوجوانان تصور میکنند بزرگسالان همیشه با آنها سرِ جنگ دارند، بنابراین در برخورد با بزرگسالان اغلب در حالت تدافعی هستند و در ذهنشان یک داوری منفی وجود دارد.
در برنامهريزي: تنها از هدفهايي که بچههايتان دارند نپرسيد، بلکه دربارۀ برنامههايي که براي رسيدن به اهدافشان دارند پرسوجو کنيد.
در شکست و ناکامي: به خودتان اين اجازه را ندهيد که به فرزندانتان لقبهايي مثل بازنده، شکستخورده و احمق يا دستوپاچلفتي را نسبت دهيد. هيچوقت اجازه ندهيد که شکست از يک عمل به يک شناسه تبديل شود. به فرزندانتان برچسب نزنيد، نگوييد اين يکي يک هنرپيشه است و آن يکي يک ديوانۀ رایانه! هرکسي ميتواند هر شغلي داشته باشد، بهشرط رعايت اخلاق و هنجار اجتماعی.
در شک و ترديد: اگر متوجه شديد که فرزندتان به اينکه ميتواند بهتر باشد شک دارد، از او بخواهيد به کساني فکر کند که تواناييهاي کمي داشتهاند ولي حالا بهطرز شگفتآوري از همه پيشي گرفتهاند؛ يا زمانهايي را به او يادآوري کنيد که کساني را ديدهايد که چيزهايي را ياد گرفتهاند که باورکردني نبوده است.
اگر اغراق کردن موفقیتهای فرزندمان و تشویق زیادِ او اعتماد به نفسش را بالا نبرد، چه رفتاری باید داشته باشیم تا اعتماد به نفس او تقویت شود؟
تشویق باید بهاندازه باشد و اگر فرزندتان شکست خورد هم نباید به او سرکوفت بزنید، زیرا در این صورت حس میکند از همه پایینتر است و اعتماد به نفس خود را از دست میدهد. برای بالا بردن اعتماد به نفسش، به او نشان دهید هرچه باشد برای والدین مطلوب است. شاید از برخی کارهای او خرسند و از برخی کارهای دیگرش ناراضی باشید، مهم این است که خود او را دوست دارید، چون بههرحال فرزند شماست. در این شرایط اعتماد به نفس خود را حفظ میکند و در جهت بهتر شدن گام برمیدارد.