
سالمندی؛ فصلی از زندگی
پنجشنبه 2 اسفند 1403
رای برخیها پیری کمتر نگرانکننده است، زیرا قادر به درک سالمندی نیستند؛ در حالی که برای دیگران پیری رویدادی غمانگیز است. اجازه دهید دو واقعیت را صریح بیان کنم:
شما هم پیر خواهید شد.
پیری و سالخوردگی الزاماً غمانگیز نیست!
ظاهراً ما از پیری و سالمندی میترسیم و فکر میکنیم که بسیار بدتر از آن است که ما میپنداریم. در حالی که بررسیها حاکی از آن است که افراد مسن دید مثبتتری به زندگی خود دارند. برداشتهای منفی و ترسهایی که بسیاری از ما دربارۀ پیری داریم، میتواند به یک پیشگویی خودکامبخش منفی منجر شود. اگر تصوّر شما این است که پیری با کندی، فراموشکاری و ناتوانی همراه است، به احتمال زیاد وقتی پیر شدید، همینطور خواهد شد.
دورۀ پیری و سالمندی را به تجربۀ خودکامبخش مثبت تبدیل کنید!
مشاهدۀ بازی کودکان تجربهای فرحبخش و خوشایند است. بچّهها دوست دارند که برای پی بردن به طرز کار اشیا، آنها را بررسی کنند. آنها همواره کنجکاوند و اگر برای اولینبار در ساختن چیزی موفّق نشوند، به این سادگی دستبردار نیستند. مشاهدۀ تعامل کودکان با دنیای اطرافشان نمونۀ بارز چیزی است که رابرتوایت آن را انگیزۀ با کفایت بودن مینامد و آن را میل ذاتی افراد برای اثر گذاشتن بر محیط خود، خلق اشیا و دست یافتن به لذّت عامل بودن توصیف میکند. بسیاری از تکالیف و مهارتهایی که افراد در دورۀ کودکی یاد میگیرند و به کار میبندند، در بزرگسالی به صورت خودکار در میآید. به عنوان مثال وقتی کودک دوچرخهسواری، لباس پوشیدن و غذا خوردن را بهتنهایی یاد گرفت، میتواند در آینده آنها را بدون فکر کردن انجام دهد. ما بسیاری از کارهای معمول و روزمرّۀ خود را با کمترین تلاش ذهنی انجام میدهیم، درست برعکس دورۀ کودکی که برای انجام هر کاری باید آگاهانه به آن توجّه میکردیم.
برای بزرگسالانی که در دنیایی پیچیده زندگی میکنند، انجام خودکار کارهای روزمرّه، یک امتیاز واقعی است، زیرا این کار انرژی مغز را برای غلبه بر مسائل جدید زندگی محفوظ نگه میدارد. انجام خودکار بسیاری از کارها فرصتی برای تسلّط یافتن بر چالشهای جدید است که نیاز ما به احساس کفایت را ارضا میکند و احساس خودکارآمدی ما را تقویت میکند. در دوران جوانی و میانسالی بیشتر افراد قادرند که از طریق کار، خانواده، تفریحات و فعّالیتهای اجتماعی میزان رضایتبخشی از اثرگذاری بر زندگی و دنیای اطرافشان را تجربه کنند. وقتی افراد پا به سن میگذارند و بازنشسته میشوند، مسائلی برای آنها پیش میآید که امکان نشان دادن شایستگی و کفایت آنان را کاهش میدهد. مسئلۀ اوّل، داغ ننگ پیری است؛ در جامعۀ امریکا این تفکّر قالبی حاکم است که افراد پیر فراموشکارند و قدرت انجام دادن کارها را ندارند. مسئلۀ دوم، بازنشستگی است که موجب میشود افراد از روشهایی که برای رسیدن به احساس کفایت در تمام زندگی خود به کار میبردند، محروم شوند. علاوه بر این، افراد سالمند احساس رضایتی را که زمانی از رئیس خانواده بودن تجربه میکردند، از دست میدهند. این تغییرات در زندگی چون فرد را از فرصتهای عمده برای احساس کفایت اجتماعی محروم میکند، میتواند از این دست باشد.

افراد سالمند باید تلاش کنند تا روابط شخصی خود را -که درونداد ارزشمندی است- حفظ کنند، در غیر این صورت ممکن است منزوی شوند و به سبکهای ارتباطی خاصّی روی آورند که عجیب یا غیرعادّی به نظر میرسند. عامل سومی که احساس کفایت افراد سالمند را تضعیف میکند، افت و کاهشی است که بهطور عادّی در توانایی جسمی، بینایی و شنوایی سالمندان رخ میدهد. غالباً افراد سالمند به علّت داغ پیری، تصوّرات قالبی، بازنشستگی اجباری و افت جسمی از مبارزه و تلاش برای رسیدن به احساس کفایت و خودکارآمدی محروم میشوند. در بسیاری از موارد زندگی آدمهای سالخورده حول فعّالیتهای خودکار و تکراری -که سالها قبل بر آنها تسلّط یافتهاند- میچرخد. در حالی که ممکن است انجام این فعّالیتهای تکراری در گذشته هدف مفیدی بوده باشد، ولی در سنّ سالمندی زیانبخش است، زیرا نوعی احساس بیکفایتی کاذب را القا میکند. وقتی زندگی فردی متشکّل از امور روزمرّه میشود، دیگر زندگی زیاد لذّتبخش نخواهد بود.
از طریق به کار بستن توانمندیهایتان شأن و غرور خود را حفظ کنید!
یک مسئلۀ چالشبرانگیز -که با دوران سالمندی در ارتباط است- استفاده از پیری به عنوان استعارهای برای ضعف کلّی و نداشتن سلامتی است؛ وقتی افراد چنین نگرشی به پیری داشته باشند، مستعدّ پیشگویی خودکامبخش منفی میشوند. اگر برداشت شما این باشد که هر چه مسنتر میشوید، زندگیتان بیشتر رو به زوال میرود، ممکن است این باور شما بهخوبی واقعیت پیدا کند. ممکن است ذهنتان چنان با درد و رنج مشغول شود که هر روز صبح با اضطراب و تنش دربارۀ این واقعیت -که دیگر زندگیتان ارزشمند نیست- از خواب بیدار شوید. اطرافیان این پیام شما را میگیرند و با شما طوری رفتار میکنند که انگار چیزی برای عرضه کردن ندارید. علاوه بر مقاومت در برابر استعارۀ «پیری مساوی است با افت» توجّه به اینکه ما چگونه افراد مسن را مورد خطاب قرار میدهیم، حائز اهمّیت است.
تکالیف زندگی خود را بهطور کامل انجام دهید!
اکنون باید دریافته باشید که پیری زمان گوشهگیری یا عقب کشیدن خود از سبک زندگیای که به آن خو گرفته بودید، نیست. سعی کنید اوقات فعّالیت، اوقات آرامش و اوقات تنهایی خود را در سطح مطلوب نگه دارید. اگر احساس مثبتی نسبت به خودتان داشته باشید، پیری برای شما ضربۀ روانی بزرگی محسوب نمیشود. یکی از روشهای خوب حفظ تداوم و پیوستگی در سراسر زندگی، مرور زندگی است. همۀ ما اغلب عکس، دفترچۀ خاطرات و یادگارهای دیگری از گذشته داریم که زندگی را برای ما معنیدار میکنند. مرور زندگی به مفهوم یکپارچه ساختن تجارب زندگی برای رسیدن به تصویر منسجمی از خود است. این مسئله بهخصوص در دورۀ پیری بسیار مهم است که هویّت خود را به عنوان شخصی منحصر بهفرد با ارزشها، نگرشها و تجاربی که در طول زندگیمان شکل گرفته است، باز شناسیم.
یکی از روشهای خوب حفظ تداوم و پیوستگی در سراسر زندگی، مرور زندگی است. همۀ ما اغلب عکس، دفترچۀ خاطرات و یادگارهای دیگری از گذشته داریم که زندگی را برای ما معنیدار میکنند. مرور زندگی به مفهوم یکپارچه ساختن تجارب زندگی برای رسیدن به تصویر منسجمی از خود است. این مسئله بهخصوص در دورۀ پیری بسیار مهم است
اهمّیت تداوم و استمرار زندگی را درک کنید!
وقتی شخص جوانی چیز سادهای را فراموش میکند، ما چگونه آن را تبیین میکنیم؟ اغلب فرض را بر این میگیریم که حواسش پرت بوده یا توجّه نکرده است، امّا اگر یک فرد سالمند همان اشتباه را مرتکب شود چطور؟ ما به احتمال زیاد آن را به پیری و کهولت او نسبت میدهیم. افراد سالمند به علّت ارتکاب اشتباهاتی که همۀ ما بهطور روزمرّه آنها را مرتکب میشویم، مورد سرزنش بیمورد قرار میگیرند، زیرا داغ پیری بر آنها نهاده شده است.
یک نتیجهگیری منصفانه از تحقیقاتی که در زمینۀ توانایی حافظه و حلّ مسئله انجام شده، این است که افراد جوان در حفظ کردن و پیدا کردن سریع پاسخها بهتر از سالمندان عمل میکنند. وقتی به افراد سالمند فرصت داده شود تا از دانشی که در طول زندگیشان کسب کردهاند استفاده کنند، عملکرد آنها افت کمتری را نشان میدهد.
حفظ اتّکا به نفس در پیری
ارزش اتّکا به خود به عنوان یک رویکرد مقابلهای مثبت از کودکی شروع میشود و در سرتاسر دورۀ پیری ادامه مییابد. حفظ نگرش مقابلهای نسبت به زندگی همیشه آسان نیست و هر کس گاهی با موقعیتهایی مواجه میشود که احساس تسلیم شدن
میکند. وقتی با مانعی مواجه میشوید، سعی نکنید زیاد به خود سخت بگیرید، خونسردی خود را حفظ کنید و دوباره از مهارتهای مقابلهای خود استفاده کنید
پیری برای افراد سالمندی که از ناراحتیهای جسمی زیادی -که میزان کنترل آنها را بر زندگیشان محدود میکند- رنج میبرند، چالش ویژهای محسوب میشود. مسلّماً افراد سالمندی که زندگیشان در نتیجۀ سکته، آرتروز، دیابت و سایر بیماریها دچار مشکل شده است، احساس خودکارآمدی و سلامت خود را از دست میدهند و اغلب از ناراحتیهای روانشناختی شدید رنج میبرند. این مسئله برای افراد سالمند بسیار مهم و حیاتی است که حتّی وقتی دچار مشکل و اختلافاند، راهی برای تمرین اتّکا به نفس بیابند.
سیستمهای حمایت اجتماعی میتواند بسیار مهم باشد. بعد از تجربۀ یک فقدان یا اختلال، افراد حمایتکننده میتوانند با ابراز محبّت و حمایت و عمل کردن به عنوان تکیهگاه مطمئن، به افراد سالمند کمک کنند. بعد از گذشت مدّتی، افراد حمایتکننده میتوانند با تشویق، استقلال، خوداتّکایی و خودکارآمدی بیشتر مفید و مؤثّر واقع شوند؛ در ضمن، پرداختن به کارهای لذّتبخش روزمرّه برای افرادی که با اختلالی در حال مقابله هستند، بسیار مفید است؛ لزومی ندارد که این لذّتها و خوشیها زیاد باشد، آنچه ارزشمند است، آن است که با تجارب مثبت کوچک هر روز خود را معنیدار کنید.
همچنین شرکت در کلاسها و گروههای آموزشی برای آموختن مهارتهای اتّکا به نفس نیز میتواند بسیار مفید باشد.