عادت دور نینداختن اشیای قدیمی و نگهداری از آنها
دوشنبه 7 آبان 1403
عادت جمعکردن و دور نینداختن اشیای قدیمی عادتی است که میتواند در آنِ واحد یک نبوغ، ذوق هنری یا یک بیماری باشد. این عادت میتواند طیفهای مختلفی داشته باشد و نتایج آنها نیز خیلی با هم متفاوت است.
جمعآوری اشیای قدیمی؛ یک بیماری!
از نظر روانپزشکی، یک اختلال روانپزشکی به نام hoarding disorder مستند شده است که در آن اشخاص بهسادگی از چیزهای کهنه و به درد نخور دل نمیکنند، تا جایی که محلّ زندگیشان پُر از این اشیا میشود. اگر آنان را مجبور به دور ریختن آنها کنیم، نوعی اضطراب در آنان آشکار میشود، یعنی این عادت به نوعی بیماری وسواسی- جبری نزدیک میشود. این مشکل میتواند تا جایی پیش برود که باعث اختلال در زندگی روزمرّه و حتّی اختلال در کار شخص شود. خانهای را تصوّر کنید که به دلیل شلوغ بودنش جایی برای زندگی خود فرد نداشته باشد و باعث شود که شخص راحتی لازم را در آن نداشته باشد و نتواند جایی برای اشیای تازه باز کند؛ البته این جمعآوری اشیای به درد نخور، فقط دلنکندن از مبلمان بسیار قدیمی، تابلوها یا ظروف کهنۀ آشپزخانه نیست، بلکه ممکن است فرد کلیۀ بستهبندیها، روزنامهها، حتّی بطریها و ظروف پلاستیکی موادّ غذایی مصرفشده را هم نگه دارد.
جمعآوری با هدف ایجاد یک مجموعه یا آرشیو!
این عادت یک طیف دیگر هم دارد؛ در این طیف ما با مجموعهدارهای آماتوری روبهرو هستیم که بر اساس هدف از پیش تعیینشدهای میخواهند یک مجموعۀ جالب درست کنند، مثلاً جعبههای کبریت را نگه میدارند و دور نمیاندازند. البته در کوتاهمدّت ممکن است که نزدیکان آنان را دست بیندازند، امّا شاید بعد از دو سه دهه مجموعۀ آنان ارزش بسیار زیاد مادّی و معنوی پیدا کند.
در همین دسته ما میتوانیم گروهی از پژوهشگران و روزنامهنگاران را هم قرار دهیم که بریدههای روزنامه و مجلّه را جمعآوری میکنند. باز هم در کوتاهمدّت ما فکر میکنیم که بریدۀ یک روزنامۀ ورزشی یا مجلّه و روزنامۀ سیاسی چه ارزشی میتواند داشته باشد، امّا تصوّر کنید که کسی همین الان به شما آرشیو مجلّات کیهان بچّهها یا رشد دانشآموز دهۀ شصت را بدهد و شما را به روزهای دوران کودکیتان ببرد. بهعلاوه این مجموعههای فرهنگی قطعاً ارزش علمی و تاریخی زیادی هم پیدا میکنند، چراکه دگرگون شدن عادات و ارزشها و دغدغههای شهروندان را نشان میدهد. همچنین بیانگر سیر پیشرفت یا زوال یک کشور هم میتواند باشد. حتّی آگهیهای بیاهمّیت یک روزنامه و مجلّۀ سه چهار دهۀ قبل نیز میتواند نشاندهندۀ وضعیت اقتصادی و رفاه عمومی آن برهه از تاریخ باشد.
جمعآوری نوستالژیک!
در این بین برخی از ما -که حسّاسیت روحی بیشتری داریم- به نگهداری یادگارها خیلی اهمّیت میدهیم. این مطلب میتواند همزمان نشاندهندۀ ذوق، نظم، آیندهنگری و روح ظریف ما باشد. تصوّر کنید که ارزش موارد زیر بعد از دو دهه چقدر میتواند باشد:
اولین جوراب و کفش فرزند شما، دفترهای انشا و املای زمان کودکیتان، یک گوشی موبایل قدیمیتان، برنامۀ کاری دو دهۀ قبل شما، فیش دریافت حقوق و کاردستی کودکیتان.
برخی از افرادی که در این دسته قرار میگیرند، بعد از یک آسیب و ترومای روحی و فقدان، این رفتار در آنان ایجاد یا تقویت میشود، مثلاً بعد از فوت پدر یا مادر و هنگامی که میبینند یادگارهای زیادی از آنها ندارند، تصمیم میگیرند که یادگارهای زیادی از سایر نزدیکان تهیّه کنند.
از نظر روانپزشکی، یک اختلال روانپزشکی به نام hoarding disorder مستند شده است که در آن اشخاص بهسادگی از چیزهای کهنه و به درد نخور دل نمیکنند، تا جایی که محلّ زندگیشان پُر از این اشیا میشود. اگر آنان را مجبور به دور ریختن آنها کنیم، نوعی اضطراب در آنان آشکار میشود، یعنی این عادت به نوعی بیماری وسواسی- جبری نزدیک میشود. این مشکل میتواند تا جایی پیش برود که باعث اختلال در زندگی روزمرّه و حتّی اختلال در کار شخص شود.
جمعآوری محتکرانه!
بعضیها شخصاً هیچ حسّاسیت روحی واقعی ندارند، بلکه با هدف سود طولانیمدّت اقتصادی بهصورت آیندهنگرانه اجناسی را نگهداری و احتکار میکنند و بعد از چند سال با مبلغ بسیار زیادی میفروشند.
کلکسیونرهای دیجیتال!
فنّاوری بسیاری از جنبههای گردآوری را تغییر داده است، برای مثال وجود نسخههای دیجیتال قابل دانلود بسیاری از کتابهای قدیمی، ارزش نسخههای قدیمی کتابها را از نظر مادّی خیلی پایین آورده است. در بسیاری از موارد با استفاده از اسکنر دیگر نیازی نداریم که نسخۀ اصلی یادداشتها، عکسها، کتابها و مجلّهها را داشته باشیم. محیط اینترنت هم ابزار خوبی برای آرشیو کردن است، مثلاً آرشیو یک دهۀ پیش برخی از وبلاگها الان مجموعۀ ارزشمندی محسوب میشود.
جمعآوری دیجیتال مزایای زیادی دارد، ازجمله: صرفهجویی فوقالعاده در فضای فیزیکی، پایین نیامدن کیفیت چیزها مانند پوسیدهشدن کتابها یا کمشدن کیفیت عکسها. امّا مشکل اینجاست که جمعآوری دیجیتال -که ظاهراً باید ماندگاری بسیار زیادی داشته باشد- بهصورت متناقضی میتواند خیلی ناپایدار باشد، مثلاً اطّلاعات یک هارد دیسک میتواند بهسادگی «نیست» شود، یک DVD میتواند خش بیفتد یا اصلاً غیرقابل خواندن شود. چه کسی میتواند تضمین کند که ده سال بعد هم سایت اینستاگرام وجود داشته باشد؟ همانطور که سایتهای آپلود عکس ده سال پیش یکییکی کارشان متوقّف شد، آثار بسیاری از سرویسهای وبلاگنویسی برای نگهداری مادامالعمر نیز قابل اعتماد نیستند.