اختلال وسواس خرید
دوشنبه 13 آذر 1402
خرید برای بعضی آدمها بهخصوص خانمها نوعی تفریح محسوب میشود و آنان را از بیحوصلگی و خستگی روزمرّه درمیآورد. خرید کردن یک امر عادی در زندگی امروزی است، امّا در مواردی تبدیل به یک اختلال روانی میشود و نیازمند درمان است. اختلال خرید وسواسی (Compulsive buying disorder) نوعی اختلال است که مشخّصۀ آن وسواس در رفتار خرید است که نتایج منفیای در پی دارد. رفتار مبتلایان به این اختلال بسیار شبیه رفتار معتادان به موادّ مخدر است، یعنی این افراد برای کاهش حسّ منفی تنش و اضطرابی که دارند به خرید کردن پناه میبرند و با این عمل برای مدّت بسیار کوتاهی با ترشّح دوپامین و اندروفین در مغز به انرژی و آرامش دست مییابند، امّا دیری نمی پاید که از خریدی که کردهاند، پشیمان میشوند و با وجود این نمیتوانند در موقعیت نزدیک بعدی در برابر احساس اجبار به خرج کردن پول مقاومت کنند و باز هم اقدام به خرید غیرضروری میکنند و این دخل و خرج نامتناسب آنان را با مشکلات مالی جدّی مواجه خواهد کرد.
خرید وسواسی حالتی است که در حدود یک تا شش درصد جمعیت را در برمیگیرد و بیشتر در زنان مشاهده میشود.
در این ناراحتی افراد مبتلا هیچ هدفی از خرید ازجمله جلب توجّه یا تنوّعطلبی و برطرف کردن یک مشکل اساسی ندارند.
آنان معمولاً چندین کارت اعتباری دارند و خرید میکنند؛ اکثراً مشکلات مالی دارند و دچار ورشکستگی میشوند. معمولاً یک بدهی چند میلیون تومانی دارند.
آنان ناگهان تمایل زیادی به خرید دارند و با آنکه سعی در جلوگیری ناموفّق از آن دارند، خرید وسواسگونه میکنند و هیچ نیازی به کالایی که میخرند، ندارند. آنان بهطور وسواسی به یک کالا مثل لباس یا اجناس تزئینی، وسایل آرایشی و... علاقه پیدا میکنند.
از آنجا که بیشترین مبتلایان زن هستند، به خرید لباس و وسایل تزئینی علاقۀ زیادی دارند، مثلاً ممکن است بهعلّت علاقه به یک رنگ، دهها نوع لباس یا مثلاً کیف بخرند و از هیچکدام هم استفاده نکنند.
برای تشخیص این اختلال از سه نشانۀ اصلی استفاده میشود:
مشغول شدن بیش از اندازه به خرید
پریشانی و آشفتگی به دنبال خرید اجباری
وسواس خرید به دورههای افراط و تفریط محدود نشود.
پژوهشها علّت این اختلال را عزّت نفس پایین، اضطراب و نیاز به کاهش استرس دانستهاند. همچنین این ناراحتی میتواند توأم با سایر اختلالات کنترل تکانه مثل جنون دزدی و اختلالات خلقی و وسواس باشد. شروع این اختلال معمولاً از هجده سالگی است. با این حال مبتلایان تا دهۀ سوم یا چهارم، یعنی زمانی که دچار مشکلات مالی جدّی میشوند، در پی درمان برنمیآیند.
تفاوت خانمها و آقایان در خرید
یکی از تفاوتها میان آقایان و بانوان در نگرش آنان نسبت به رویدادهاست. اغلب مردان کلنگر و عموم زنان جزئینگرند. وقتی آقا و خانم میخواهند برای خرید چیزی تصمیم بگیرند، آقا کلّ موقعیت و ملزومات آن را در نظر میگیرد، امّا خانم به پارهای از جزئیات توجّه میکند، مثلاً ممکن است آقا به قیمت بالا، میزان نیازمندی به آن محصول و حتّی اختصاص بخشی از پول خانواده به خرید محصولات ضروریتر بیندیشد، امّا خانم فقط به خرید همان محصولی که پیش چشم دارد و به هماهنگی آن با چیدمان خانه و سایر جزئیات آن مانند رنگ، طرح و سال ساخت دقّت میکند و از این رو در لحظۀ تصمیمگیری برای خرید نمیتواند ارزیابی کاملی از پیامدهای خرید داشته باشد و درنتیجه به آقا فشار میآورد که آن محصول را خریداری کند.
از یک طرف شاید این نوعی تقسیم کار در نقش جنسیتی باشد که چون خانمها جزئینگر و باسلیقهترند، مسئولیت خریدهایی که فراوانی بیشتری دارند، با خانمهاست، امّا برخی از افراد مبتلا به وسواس خرید کردن هستند. درواقع این افراد خود را مجبور به خرید کردن میبینند. آنان با خریدن احساس آرامش میکنند، امّا این آرامش موقّت است و این چرخۀ حال بد –خریدن- از طریق آرامش موقّت ادامه مییابد. این وضع با گذشت زمان وخیمتر هم میشود.
از طرف دیگر آگاهی از تفاوت میان «داشتن» و «بودن» بسیار روشنگر است. برخی افراد فقط میخواهند داشته باشند. میخواهند هر چیزی را بخرند و نگهداری کنند و صاحب و مالک آن شوند که این معضل بهطور کلّی گریبانگیر انسان امروزی است. امروزه بسیاری از افراد بیشتر از تولید کردن مصرف میکنند. چرا این طور است؟ باید گفت درواقع اصالت با «بودن» است و یک شخصیت رشدیافته به دنبال «بودن» است. «بودن» یعنی فرد تمام ظرفیتهای وجودی خودش را شکوفا کند و همان چیزی باشد که باید باشد. بعضی از افراد برای رسیدن به این سطح از بالندگی دچار مشکلاتی هستند و از این رو به وسیلۀ پیوست اشیا به خودشان (از طریق خرید آنها) در پی جبران این کمبود برمیآیند و چون «داشتن» متفاوت با «بودن» است، از طریق خریدن و داشتن هیچوقت رضایت خاطر واقعی را حاصل نمیکنند و در صورت تداوم این فرایند دچار ملال و کسالت خواهند شد. به هر حال اگر خرید کردن اجباری، افراطی و اشتباه باشد، درست است که با هدف کسب آرامش انجام میشود، امّا آن آرامش دوامی نخواهد داشت و با ورود محصول دیگری به بازار فرد بهراحتی برآشفته خواهد شد. اگرچه خرید وسواسی در میان خانمها به مراتب بیشتر از آقایان است، ولی مشکل اینجاست که تعداد خریدهای وسواسی بهشدّت در حال افزایش است. بعضی از کارشناسان تخمین میزنند که حدود 25 درصد از جمعیت کشورهای جهان سوم خرید وسواسی انجام میدهند. علّت افزایش این نوع خرید تحریک بعضی از شرکتها و بازاریابان است.
خرید برای بعضی آدمها بهخصوص خانمها نوعی تفریح محسوب میشود و آنان را از بیحوصلگی و خستگی روزمرّه درمیآورد. خرید کردن یک امر عادی در زندگی امروزی است، امّا در مواردی تبدیل به یک اختلال روانی میشود و نیازمند درمان است.
چند راهکار درمانی
به هیچوجه در فردی که این کار را انجام میدهد، نباید احساس گناه بهوجود آورد و او را مقصّر دانست، بلکه باید بهآرامی دیدگاه او را تغییر داد. اجناس خریداریشدۀ فرد را جمع کنید و مقابلش قرار دهید و دربارۀ خریدهایی که کرده از او پاسخ بخواهید. اگر ماهانه به او پول میدهید، پول را روزانه یا هفتگی در اختیارش بگذارید، زیرا دادن پول زیاد باعث میشود یکباره کالاهای غیرضروری تهیّه کند. وقتی به خرید میرود، حتماً یک نفر از قبیل خواهر یا مادر و... را همراهش بفرستید تا لااقل آنان بتوانند مدیریت خرید را بهدست گیرند؛ گرچه افرادی که وسواس خرید دارند، اغلب سعی میکنند تنها به خرید بروند.
باید به فرد مبتلا آموخت که رفتار اعتیادآمیز خود را با دقّت زیرنظر بگیرد، مثلاً به او بگویید: جدولی تهیّه کنید و در آن تاریخ دفعات انجام این رفتارها، مدّت زمان صرفشده در هر بار، مقدار پولی که خرج کردهاید، احساسی که داشتهاید، افرادی که در این رفتار با شما همراهی کردهاند و هر چیز دیگری را که فکر میکنید مرتبط است، ثبت کنید. هرچند روز یکبار جدول را مرور کنید و در آن به دنبال کشف الگو باشید، مثلاً ممکن است بتوانید بفهمید در چه ساعتهایی از روز بیشتر احتمال دارد او به رفتار اعتیادآمیز روی بیاورد، یا چه احساسات، افراد یا مکانهایی بیشتر او را به سمت آن رفتار سوق میدهند؛ سپس به او آموزش دهید که تا آنجا که ممکن است در مقابل خرید وسواسی مقاومت کند و اضطراب بهوجود آمده را تحمّل کند. این کار به تسلّط آنان بر رفتارشان بسیار مؤثّر است.
برای تغییر الگوهایی که در جدول فرد کشف کردهاید، گامهای سازنده بردارید. سعی کنید فعّالیت جایگزینی برای او پیدا کنید تا وقتی میل پرداختن به رفتار اعتیادآمیز به سراغش آمد، حواس خودش را متوجّه آن فعّالیت جایگزین کند. باید سعی کنید فرد از شرایط و مکانهایی که رفتار اعتیادآمیزش را تحریک میکند، دور بماند.
در نهایت باید این را بدانید که این حالت یا علامت ممکن است ناشی از یک بیماری اعصاب و روان تشخیصدادهنشده باشد (ازجمله اختلال وسواسی یا اضطرابی یا اختلال دوقطبی یا حتّی شدیدتر) و فرد باید از این لحاظ مورد بررسی دقیق روانپزشکی و روانشناسی قرار گیرد. همچنین این اختلال مانند سایر موارد وسواس احتیاج به درمان دارد و این درمان بسته به شدّت مشکلات حاصلشده به روش دارویی یا رواندرمانی امکانپذیر است. پژوهشهای انجامشده نشان میدهد بهترین درمان ممکن برای اختلال وسواس خرید از راه درمان شناختی-رفتاری است. این پژوهشها پیشنهاد میکنند برای شروع درمان ابتدا اختلالات همزمان فرد مبتلا برای مثال افسردگی یافت شود، سپس به کمک دارودرمانی مناسب با این اختلالات مقابله شود.