
چرا صدای افراد شبیه به هم نیست؟
دوشنبه 9 مرداد 1402
همانطور که هیچ دو نفری در دنیا اثر انگشت یکسانی ندارند، هیچ دو نفری نیز دارای یک صدای مشابه نیستند. آیا میدانید چرا صداهای افراد به هم شبیه نیست؟
عمل صحبت کردن در اثر هماهنگی حرکت صدها ماهیچه در مدّت زمان کوتاهی ایجاد میشود و عضوی که سبب تولید صدا میشود، حنجره یا جعبة صدا نامیده میشود که قادر به تولید تعداد بینهایتی صداست. حنجره در حقیقت قسمتی از گلو است که هوا از آن عبور میکند، در هنگام تنفّس هوا پس از عبور بینی، از طریق حنجره وارد نای میشود و سرانجام به ریهها میرود.
حنجره از چند غضروف غیرمنظّم تشکیل شده که با رباطها و غشاهایی به یکدیگر پیوستهاند. قسمت داخلی حنجره دارای دو لایه بافت است که بهصورت دو خطّ موازی از جلو به عقب کشیده شدهاند و از هر طرف امتداد دارند و یک فضای خالی در بین خود دارند. این دو قسمت موازی طنابها یا رباطهای صوتی نامیده میشوند. در هنگام تنفّس فضای بین این طنابها باز میماند، ولی در هنگام صحبت کردن، آواز خواندن و فریاد کشیدن این طنابها -که در حالت عادی شل و سست هستند- محکم شده، به هم نزدیک میشوند و فضای بین آنها تنگ میشود و وقتی هوا با فشار عبور میکند، این طنابها مرتعش شده، صدا تولید میشود.

طنابهای صوتی میتوانند در ۱۷۰ حالت مختلف قرار گیرند. کیفیت صدای حاصلشده مربوط به طول کشیدگی و سختی رباطها با طنابهای صوتی است. اگر طنابها شل و سست باشند و ارتعاش کندی داشته باشند (۸۰ بار در ثانیه)، صدای بم و در صورتیکه طنابها سفت باشند و بهسرعت مرتعش شوند (۱۰۰۰ بار در ثانیه)، امواج صوتی کوتاه و صدای زیر ایجاد میشود. از آنجایی که یک کودک طنابهای صوتی کوتاهی دارد، امواج صوتی کوتاه تولید میکند و صدای زیر ایجاد میشود. بهتدریج که شروع به رشد میکند، طنابها بلندتر شده، صدا بمتر میشود. صدای مردان از صدای زنان بمتر است که به علّت بزرگتر بودن حنجره و بلند بودن طنابهای صوتی مردان نسبت به زنان است.
اوج صدا بسته به طول طنابهای صوتی دارای یک طیف خاص از فرکانسهاست و در این طیف مشخّص میشود که هر فرد چه نوع صدایی دارد. از طرف دیگر کیفیت صدای انسان بستگی به وضعیت قرار گرفتن حفرة بینی، سینوسها و حفرة دهان دارد و این اندامها صدای تولیدشده را کنترل میکنند و از طرفی حرکت زبانی در کام، شکل لبها و نحوة قرار گرفتن دندانها نیز تغییراتی در صدا ایجاد میکند. از آنجا که ساختمان و حرکات این اندامها در افراد مختلف متفاوت است، افراد صداهای متفاوتی دارند.
همانطور که هیچ دو نفری در دنیا اثر انگشت یکسانی ندارند، هیچ دو نفری نیز دارای یک صدای مشابه نیستند. آیا میدانید چرا صداهای افراد به هم شبیه نیست؟
چرا هر کس صدای خود را همانطوری که دیگران میشنوند، نمیشنود؟
حتماً برای شما هم پیش آمده که صدای خود را ضبط کرده باشید و هنگامیکه به آن گوش کردهاید، دیده باشید که این صدا اصلاً به صدای شما شباهت ندارد، ولی صدای دیگران را که گوش میکنید، درست مانند صدای خودشان است. دوست شما هم عقیده دارد که صدای ضبط شدة شما عین صدای خودتان است، امّا صدای او به صدایی که از نوار پخش میشود، شبیه نیست.
به گفتة متخصّصان گفتاردرمانی در هر کس این خصلت هست که صدای واقعی خود را نمیپسندد. آیا این گفته یک تفسیر و توجیه طبّی است؟ بله، گفتار از حنجره برمیخیزد، زیرا سرچشمة ارتعاش آنجاست. بخشی از ارتعاش از راه هوا انتقال مییابد و این همان صدایی است که به شنوندگان و نیز دستگاههای ضبط میرسد و صدای شما را میشنوند. بخش دیگری از ارتعاش از راه مایعات و جامدات سر منتقل میشود. گوش داخلی و گوش میانی بخشی از حفرههایی هستند که در استخوان ایجاد شدهاند. در سختترین استخوان، یعنی کاسة سر. گوش داخلی حاوی مایع است؛ گوش میانی حاوی هواست؛ و این دو پیوسته به یکدیگر فشار میآورند. دور حنجره را نیز بافتهای نرم پر از مایع فراگرفته است. صدا از راه هوا بهگونهای عبور میکند و از راه جامدات و مایعات به گونة دیگری. همین تفاوت باعث میشود که ما نسبت به صدای پخششده از دستگاههای ضبط واکنش منفی داشته باشیم.
هنگامیکه به سخن گفتن خویش گوش فرامیدهیم، تنها از راه گوش نمیشنویم، بلکه از راه درون سر هم میشنویم که صدا بیشتر از راه مایعاتی که در اعضا جای دارد، منتقل میشود. هنگامیکه گیتار الکتریکی میان جمع نواخته شود، چه کسی صدای «واقعی» را میشنود؟ آیا شنوندگان -که به صدای تقویتشده و نیز تحریفشده گوش میدهند- صدای واقعی را میشنوند؟ این پرسش بحثانگیزی است. گیتارنواز در هر زمان، سه صدای مختلف ایجاد میکند و همین اصل در مورد صدای انسان نیز درست است. ما نمیتوانیم بگوییم که ضبط صوت با گوینده صدای «درست» را میشنوند، تنها میتوانیم بگوییم این دو صدا با هم فرق میکنند.
ما یک حافظة درونی برای صدای خود در مغز خویش داریم و این حافظه همیشه قویتر از شنیدههایی است که از نوار ضبط صوت به گوش ما میرسد. هر چند الگوی استواری پیش رو نداریم که بدانیم مردم صدای خویش را زیرتر یا بمتر از دیگران میشنوند، امّا تردیدی نیست که بر شنیدههای درونی خیلی بیشتر میتوان اعتماد کرد تا شنیدههای بیرونی. گوش دادن به صدای خود از ضبط صوت، درست همانند گوش دادن به یک سمفونی دلپذیر از رادیوی ترانزیستوری خراب است. صدا قابل تشخیص است، ولی در حقیقت، بدل بیجان و رنگپریدهای از صدای اصلی است!